اي خدا بي کمک تو من در قعر اين گرداب جان خواهم داد. مرا از اين گودال تيره و وحشتناک به روشنايي روز برسان. خدايا مگر در مزرع دل من نبايد هرگز گلي برويد؟
مگر براي من حتي يک بهار نيز نبايد اميدي همراه بياورد؟
من غرق نواميدي و غم رو به سوي تو اورده ام؟
روز و شب رنج ميبرم و گستاخانه فرياد ميزنم:اي خدا قطره اي از درياي رحمت خود را به روح تشنه ي من بفرست شايد دوباره روزنه ي اميدي بر ظلمتکده ي روح من گشوده شود.
ماه مهماني خدا بر شما مبارك باد