وبلاگ :
آه عاشقان
يادداشت :
به ورزشگاه خوش آمدي خواهرم
نظرات :
3
خصوصي ،
47
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
علي
دشمن ار زانکه جدا کرد مرا از بر ِ دوست
چون کند با کششي کان بميان ِ من ئو توست
دوست از من سر ِ مويي نشود هيچ جدا
که نباشد بجز از دوست مرا در رگ و پوست
دشمن ار جور و جفا پيشه نمايد ، چه عجب
عقرب ار زانکه زند نيش ورا عادت و خوست
گر توانند جدا کرد ميان ِ دل و جان
مي توانند جدا کرد ميان من و دوست
از سر ِ کوي وي آواره مرا خواست رقيب
ديده اش کور که منزلگه ما آن سر ِ کوست
من به بيهوده ز کف ، دامن جانان ندهم
چه غم از اينکه يکي در پي ما بيهده گوست
فرصت از صحبت اغيار حذر کن ، زنهار
که تو را صحبت ايشان همه چون سنگ و سبوست
( فرصت شيرازي )