سلام ياسر جان. مطلبتونو خوندم. بدون اغراق ميگم خيلي جالب و دلنشين بود. واقعا از خوندنش لذت بردم. كاش مي شد كه غوغاي دل را فرياد كرد ، كاش ميشد از قفس نفس آزاد ميشديم و به دنبال گمشده خد مي گشتيم. كاش مي شد بغض در گلو خفه شد را با باران اشك در آميخت تا شايد قدري طوفان و غوغاي درونمان را آرامشي حاصل شود . اما افسوس كه مي بايست همچون گذشته . . . . .. .
برايتان آرزوي موفقيت و سلامتي دارم .
يا علي مدد . التماس دعا