(( اين شعري است كه بر كاشي حرم مطهر حضرت رقيه سلام الله عليها حك شده است ))
زائرين قبر من اين شـام عـبرتخانـه اسـتمدفنم آباد و قصر دشـمنم ويـرانه اسـتدخترى بودم سه سـاله دستــگير وبي پـدرمرغ بي بـال و پرى را اين قفس كاشانه استداشتم من بسترى از خاك و بالينى زخـشتهمچو مرغى كو بسا محروم از آب و دانه استتكيه ميزد او به تخت سلطنت با كبر و وجـداين تكبر ظالمـان را عـادت روزانـه اسـتبر تن رنجور مـن شد كهنـه پيراهـن كـفنپر شكسته بلبلى را ايـن خــرابه لانه استمحو شد آثـار او تـابنـده شـد آثـار مـن
ذلت او عـزت من هـر دو جـاويدانه است
(( السلام عليك يا ايتهاالشهيدة المظلومة * يا باب الحوائج * ادركني ))